داستان درمورد زن و مردیه که تجربه زیاد جالبی از عشق ندارن یکی گلفروشیه که ده سالی میشه تو روابط عاشقانه ناموفقه و اون یکی دامپزشکیه که مسئولیت اداره خانواده رو به عهده داره این دو وقتی هم رو میبینن که انگار هردو در زندگی به بن بست رسیدن وهیچ واره ای ندارن اما حضور و دلگرمی های این دو نسبت بهم خیلی چیزها رو تغییر میده گلفروش با شناخت و بدست آوردن عشق ، هنرش رو تکمیل می‌کنه و دامپزشک دردها و زخمای کهنه ای که روی شونه هاشو سنگینی میکنن رو التیام میبخشه