داستان درمورد دختر ثروتمندترین مرد روستای معبد تیان یوئه که شب عروسی راهزنا میدزدنش ،پدرش که علاقه ای برای فروش زمین برای رهایی دخترش ندارن تصمیم میگیره او رو به همسری دوست دوره بچگیش دربیاره اما دخترک با پدرش مخالفت میکنه وهمسر یه کشاورز ساده میشه و به تدریج اهمیت کشاورزی و زمین زراعی رو میفهمه
داستان درمورد دختر ثروتمندترین مرد روستای معبد تیان یوئه که شب عروسی راهزنا میدزدنش ،پدرش که علاقه ای برای فروش زمین برای رهایی دخترش ندارن تصمیم میگیره او رو به همسری دوست دوره بچگیش دربیاره اما دخترک با پدرش مخالفت میکنه وهمسر یه کشاورز ساده میشه و به تدریج اهمیت کشاورزی و زمین زراعی رو میفهمه